دیشب ساعت هشت به یه پیک نیک دعوت شدیم.امروز ساعت دوازده وسط پیک نیک بودیم؛)همون جماعتی که ازشون میترسیدم و پیشداوری داشتم دربارشون...امروز یکی از بهترین روزهای غربت شد.اونقدر خندیدم و حرف زدم که فک ام هرز شد:)))
Apr 29, 2013