چینی‌بندزن

از باغ ِ ماچین، ریحان ِ خودم می‌چینم.

چینی‌بندزن

از باغ ِ ماچین، ریحان ِ خودم می‌چینم.

وصله‌ی ناجور

من 
دُرد ِ شرابم
که به مسجد فتادم...

لِه داغون...

لعنت به تو که اعتقادات ات
آرزوهایم را بر باد داد
و حسرت هایم را پروبال داد...



اپیلاسیون...آرایشگاه

وی لیست خدمات آرایشگاه هر کاری رو به انگلیسی هم نوشته بودن.
قیمت های اپیلاسیون رو دیدم. خیلی عجیب غریب بود .
به "خانمِ‌مهر" زنگ زدم و ازش پرسیدم قیمت ها چطوریه ؟! گفت من امروز  "آیی" دارم بذار به اون بگم بعد اون از آرایشگاه بپرسه.
خلاصه بعد از یه گفتگوی طولانی قیمت های بدست اومد
اپیلاسیون از گردن به پایین هزار و پونصد یوان یعنی جدود یک ملیون تومن:||||
فکر کن من هر سه ماه یه بار بیام ایران و برم و اپیلاسیون کنم ارزون تر از اینجا در میاد...
تازه اپیلاسون کارشون فقط آقا بود:)))))

مو...جادوگر...آرایشگاه

با "خانمِ‌خوشگل" رفتم آرایشگاه  تا راه و چاه رونشونم بده و اسکول بازی در نیارم.
اینا هم فهمیدن من اسکلم:)))
ارزون ترین مدل کوتاهی مو شصت و هشت یوان بود بعد دیگه قیمت ها میرفت بالا تا برسه به چهارصد پونصد یوان.
از روی منوی آرایشگاه برحسب قیمت آرایشگر رو انتخاب کردیم بعد گفتیم یه جای پرایویت میخوایم
بردمون توی یه اتاق و پشت در شیشه ایش یه پارتیشن گذاشت و علامت ورود ممنوع رو زد روی پارتیشن.
روی صندلی مخصوص شست و شو نشستم و شروع کرد به شستن موهام...اونقدر خوب و محکم می شست که سرم حال اومد. با حرکات دورانی سر انگشتان ریشه ی موهام رو ماساژ میداد.خوشم اومده بود از مو شستن اش. دلم می خواست زیر دست اش می خوابیدم.
یک ربع شستشو اش طول کشید.
کوتاهی مویش را نپسندیدم. مث آرایشگر های ما مو ها رو تقسیم نمی کنند. با این که مدل "لِیِر" رو انتخاب کرده بودم اما نوع کوتاهی اش به مدل من نمی خورد وقتی که کار اش تمام شده بود می خواست سشوار کند. با دست جلوی موهام رو نشون اش دادم و موها رو به حالت پنجه گرگی نشون دادم و اضافه ها رو با دست کات کردم . فهمید چی می خوام بگم و دوباره دست به قیچی و شانه شد و دو سه سری سر موها رو قیچی زد و خورد کرد .
از "چتری های کوتاه مدل چینی" که مث امضای یه آرایشگر چینی هست ؛ بگذریم پسندیدم. کل فرآیند رو.
اما دلم "فلور" رو می خواد . با دست قیچی اش با اون قیچی زیگزاگ اش که سر موهام رو خورد می کرد باهاش...که کارش مث جادوگرا بود . که حرکت دستاش مث رقص بود اما قدرت قیچی اش مث تبر بود:)
 

شادمهر یا شادمان...

رد مسافری در آسمان
ابرهای خط خورده
کلاغان شادمان

ریحان.