پلنگِ وحشیِ دلم
هوس ِافسانه کرده
کاش روی ِ ماه ات را ببینم
ریحان.
سایههای بیتاب
پا بر حوض میکوبد
ماه ِخشکیده بر کاشی...
اولین غروب خرداد
معجزه رخ داد
خورشید از مغرب طلوع کرد...
رد مسافری در آسمانابرهای خط خوردهکلاغان شادمانریحان.
وقت دیدار;دست محبت ات را برشانه ام بگذارشاید مرهمی بر خستگی شان شود...