چینی‌بندزن

از باغ ِ ماچین، ریحان ِ خودم می‌چینم.

چینی‌بندزن

از باغ ِ ماچین، ریحان ِ خودم می‌چینم.

بوس بغل بدروود

پلنگِ وحشیِ دلم

هوس ِافسانه کرده

کاش روی ِ ماه ات را ببینم



ریحان.

ماه و تنهایی

سایه‌های بی‌تاب

پا بر حوض می‌کوبد

ماه ِخشکیده بر کاشی...



ریحان.

آمین را در گوشم زمزمه خواهد کرد

اولین غروب خرداد

معجزه رخ داد

خورشید از مغرب طلوع کرد...



ریحان.

شادمهر یا شادمان...

رد مسافری در آسمان
ابرهای خط خورده
کلاغان شادمان

ریحان.

دست بر مرهمی

وقت دیدار;
دست محبت ات را برشانه ام بگذار
شاید مرهمی بر خستگی شان شود...


ریحان.