باد به پنجره میکوبد؟!
یا
صدای ِتیشهی فرهاد است...
مجنون شوریده گشته؟!
یا
برکه همآغوش ِ ماه ...
میپرد خوابِ شیرین از سر
میخزد حس لیلی درتن
خوابزده به قاب پنجره مینشینم
بوف
ناله میکند
بخواب ریحان!
نه مجنونی حیران توست
نه فرهادی آواره ات
بادِ مستی تنها؛
دورهگردی می کند
بخواب ریحان...