چینی‌بندزن

از باغ ِ ماچین، ریحان ِ خودم می‌چینم.

چینی‌بندزن

از باغ ِ ماچین، ریحان ِ خودم می‌چینم.

مرگی که بدست خودم هست

دلم مرگم رو می خواد.
چی مشد مرگ من مث مرگ اون آتشنشان مفید بود!?
هم اعضای بدن اش ،زندگانی امیدواران به زندگی رو تامین می کرد .
هم جان اش جان یکی رو جان تر می کرد!?
چی می شد جان یکی،جان اویی بود که میلرزد دلم به هوایش!?
این روزها دلم مرگم رو می خواد...
تنها ارزویی هست که خودم می تونم براورده اش کنم
اما حتی من هم با خودم مهربان نیست...