فاحشه ای درون من است
که عاشق نوشته های مشرقی است
که عاشق هم سیگار بودن با *هم سیگار* است
که می تپد دل اش برای عشق ِ دوران کودکی
که می میرد برای پدرش برای مادرش
که مادر است برای دخترانش
که همسر است برای خواجه اش
که دل اش قرار می گیرد به عشق دوستانش
در من فاحشه ای زندگی می کند به تعبیر سنت و دین ام
گا؛ رفتنی نیست
همین گوشه کنار هست
از رگ گردن نزدیکتر هست
دارم آشپزی میکنم
یاد مامان سادات میوفتم :ریحان زیر چراغ رو کم کن کتلت ها رو با شعله ی کم سرخ کنی خوشمزه تر میشه
از ته دل ات دلتنگی پنجه میکشه تا به چشمت بیاره
به هوای سیگار میرم توالت فندک نزده پرت میشم به ماشین و او ...
دریغ از کام دوم و کون سیگار رو میندازم توی توالت فرنگی و سیفون میکشم...
به سعید میگم بابا یه ماهه نتونسه راه بره
میگه:بابای من هم همینجور شده بود مواظب باشن زخم بستر نگیره
دسگ مصب بابای تو یه ساله مرده ...
اشک میریزه و من دیگه به حال خودم نیسم
به حمام پناه میبرم
من گریه میکنم و آب سردِ سرد میبارد بر این داغِ دلتنگی و بی همدمی...
داشتم میگفتم گا رفتنی نیست
همین دم دسته از اشک چشم هم نزدیکتره...
آن یکی پرده است در قاب پنجره
وین یکی پرده است بر دیدگان ما
این یکی پرده میدراند با فیلان
وان یکی پرده میدوزد بهر فیلان
تمام کف خونه پارکت است.بجز حمامها و آشپزخانه. برای تمیز کردناش اول آشغالها و گردو غبار را با جارو و خاک انداز جمع میکنم بعد ت/ط/ی میکشم.
حارو کردن گرد و غبار اونقدر سخت هست که به آب و عرق میافتم.اگر کمی محکم جارو بزنی گرد و غبار بلند میشود و تو هوا معلق میماند تا دوباره جای خواباش را پیدا کند.
غبارهای خوابیده رابا چند حرکت آرام بیدار میکنم و با یک حرکتِ نرم راهی خاکانداز میکنم.
موهای ریختهشده روی زمین لایِ جارو گیر میکند؛بسان مویِ گیرکرده در انگشت یار،باید آنها را بادست جدا کرد و انداخت توی سطل آشغال.در آخر این مبارزهی نرم خطی از گردو غبار جایجای پارکت ها می ماند که کار جارو نیست و ت/ط/ی رابه مبارزه می طلبد.
بعضی آشغالها ردشون میماند. بعضیها خودشون هم میچسبنبه کف اتاق.
یه سری خاطرات مثل همین گردوغبارهای خوابیده رویِ پارکت هستن و شاید آشغالهای چسبیده بر کف اتاق.بغیر از این که باید قلق روبیدنشون رو بلد بود؛باید بلد بوی مویِ یا عطر یا سیگار یا آهنگی که گیر می کند لای جارو را بادست کند و توی سطل انداخت و در آخر خط های غبار را پاک کرد.
خلاصه این که شاید با یه روش بتونیم غبار روبی کنیم از خاطرات اما با همون روش نمیشه خط و مو ها رو پاک کرد شیوه و اسباب دیگر می خواهد.